زندگی من احمد

ساخت وبلاگ
سلام تو هفته ای که گذشت با پسرداییم رفتیم تعویض پلاک و بعدشم سند ماشین رو به نام زدیم. داستان اونجا بود که مگفتن پلاکت رو باید بری از جایی بگیری که سری قبل فک شده و منم مجبور شدم تا شهریار بـرم چون سری قبل اونجا پلاکم رو فک کرده بودم. خلاصه با هر مشقتی که بود رفتیم وکارهاش و تموم کردیــم! عصر که اومدم خونه بابام رفت چندتا دونه شیرینی تر گرفت و منم دوتاش رو خوردم ولی بی خبر از اینکــــه شیرینی ها مونده هستن و خلاصه شبش بعد از اینکه مختار و دیدم سرم گیجه گرفتم و بعدش بالااوردن. اینقدر حالم به هم ریخت که رفتم دکتر و  زیر سرم هم حالم بد میشد. البته نمی دونم امپول چی چی بهم زد که تا دو روز همه اش خونه و سرکار خوابم میومد! خلاصه حالم بهتر شد و خداروشکر دیگه مشکلی ندارم. پرسپولیس هم حیففف حذف شد!!! رفت تا کی بخواد تا نیمه نهایی بالا بیاد! حالا ببینیم پنجشنبه هفتــه بعد چندتا به استقلال میزنه امروز عصر با بچه داداشم میرم سینما و شب هم برمی گردم به خونه. یه سری مشکلات هست که اینجا نمیشه گفت و افسوس فقط میشه خوردکه چرا همه درگیر حرفای خاله زنکی و افکاراشتباه شون هستن! به طور اتفاقی اهنگ کی اشک هاتو پاک میکنه رو پلی کردم و گوش میکنم. تو برنامه بهترین های ابی به عنوان بهترین اهنگش انتخاب شده. هر چنـد خودمم عاشق این اهنگ هستم ولی به نظرم از این شاخ تر هم اهنگای دیگه بودن. البته سلیق زندگی من احمد...
ما را در سایت زندگی من احمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mylive-ahmada بازدید : 166 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 0:30

سلام دیروز با پسرداییم و پسرخالم بازی و دیدیم و بازم یک دربی دیگه رو بردیم ولی در کل با اینکه این همه دربی نگاه کردم هیچ کدوم اندازه 4 بر 2 حال نداد.  جدا از اینکه 4 تا زدیم عالی بازی کردیم ولی بازی دیروز انتقام خوبی بابت باخت سال پیش امروز رو خونه بودم و روزه گرفتم از 2سال قبل بدهی دارم و فکر کنم 12 تا دیگه مونده باشه. می خواستم مرخصی بگیرم با پسرداییم و پسرخالم بریم سرعین ولی مجبورم تاریخ هامون رو جا به جاکنم چون اون یکی همکارم نیس و بهم مرخصی نمیدن. سرکار نسبتا خلوت و اروم هست فقط بدیش اینه که اموزش ها تمومی نداره لامصب! ولی خوب یه ســری کارها رو یاد گرفتم و خودم دیگه انجام میدم. از جمله کل کارهای وام ازدواج و تاکسی و ... کی بشه به خودم وام ازدواج بدم یاد اون نامه ای افتادم که تو شهرداری رشت یارو با نامــه خودش که فکر کنم بابت دریاقت خونه بود موافقت کرده بود!!! پاییز گرم و خصوصا بدون باروتی داریم که این اصلا خوب نیس. قرعه کسی قرض الحسنه بانک انجام شد و بازم هیچی برنده نشدیم ولی نمی دونم چرا همیشه حــس می کنم یه جایی بالاخره یه جایزه توپ میبرم و خیلی بهش فکر میکنم و براش انرژی مثبت تولید میکنم!!! لامصب نشد پورشه قرعه کشی تاپ رو برنده بشم. کلی با پولش هم برنامه ریخته بودم  تو هفته باید سوئیچ ماشین و درست کنم همچنین برم گوشی قدیمی ام رو بدم ببینم میشه درستش کرد یا نه چو زندگی من احمد...
ما را در سایت زندگی من احمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mylive-ahmada بازدید : 199 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 0:30

سلام خیلی وقت بود صحبتش بود که با پسرخالم و پسرداییم بریم سرعین. البته قبلا رفته بودیم وقراربود مهر بریم که افتاد تو اذرماه. جمعه هفته پیش رفتیم و یکشنبه برگشتیم. خوشبختانه بر خلاف بیشتر جاها اونجا اصلا برف نیومده بود و راحت رفتیم و برگشتیم. همیشه صبحونه های اونجا می چسبه و دلتون نخواد تا می تونستیم سرشیر و عسل می خوردیم. البته برگشتنی تو راه یکم حالم بد شد ولی خوب تو راه رفتم دکی و با امپول خداروشکر خوب شدم. این دو سه هفته وسطش تعطیلی داشت و خیلی سریع تر از همیشه گذشت. هفته بعدی هم چهاشنبه تعطیله و یک روزش رو می خوابم! امروز مادرم اینا رو بردم بهشت زهرا و بعدشم بازی رو دیدم. البته 1 ساعت دیگه قرعه کشی جام جهانی  هست و همه حواس ها میره اونجا. ببینیم ایران با چه تیم هایی هم گروه میشه. تو همین روزها هم ماشینم رو تحویل میگیریم. نمی دونم شیرینی چی بگیرم دو سه روزی که دارو سرم رو نزده بودم میرم حموم ریزش مو هام بیشتر شده. تو این هفته باید هم برم داروی سرم رو بگیرم هم اینکه دوباره پیش دکتر مو برم. گفته بود 3 ماه بعد بیا. متاسفانه تو این چند وقت همه اش داره زلزله میاد. نمی دونم چرا تو تابستون نمیاد.دیشب هم که کرمان اومده بوده. تو این مدت اینقدر خوراکم بهتر شده که وزنم داره برمیگرده سرجاش. قبلا حدود 5 کیلو لاغرتر شده بودم. البته خداییش هم این خوراک ما جز ضرر هیچی نداره. حجم غذا زندگی من احمد...
ما را در سایت زندگی من احمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mylive-ahmada بازدید : 185 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 0:30

سلام از ساعت 5 سوار ماشین بودم تا الام که رسیدم خونه!!! اینقدر عصبی شدم که حد نداشت. خراب بشه این تهران. به طرز وحشتناکی ترافیک بود. منم تو پراید بودم بین دوتا ادم گندبک که با کاپشن هاشــــون اندازه خرس شده بودن. دست و پاهام خشک شده بود هیچ تکونی نمی تونستم بخورم. تو هفته ای که گذشت از نمایندگی تماس گرفتن و رفتم ماشین رو تحویل گرفتم. الانم گذاشتم پارکینگ واحدی که هستیم و خونه قبلی خودمون نزاشتم. اینقدر ماشین تو پارکینگ هست که نمیشه بیرون رفت اما اتفاق دیگه این بود که بعد از 3 سال حکمم رو زدن و از شعبه قبلی رفتم شعبه جدید. اونم شعبه ای که نو هست و تازه امروز به طور رسمی افتتاح شد. دیگه تو این دو سه روز کاری همه اش درگیر کارهای راه اندازی اش بودیم که خیلی هم مزخرفه و کلـــی دنگ و فنگ داره!!! خلاصه تو سه شنبه ی هفته قبل وسیله هام رو جمع کردم و از دوستام خداحافظی کردم و اومدم ایــن شعبه. از نظر مترو و اتوبوس مسیرم بهتره ولی پارکینگ موتور نداره و باید موتورم رو بیرون بزارم. حالا 3 سال باید اینجا باشم و کلی اتفاقات ریز و درشت رو در اون تجریه کنم.  تو ترافیک امروز رفتم پلاک ماشین و گرفتم ولی اینقدر خسته ام حسش نیس ببرم بیرون بهش وصل کنن گذاشتم فردا شب. ضمن اینکه الان منچستر سیتی و یونایتد با هم بازی دارن ومی خوام بازی شــــون رو ببینم. البته دعا می کنم یونایتد بزنم و حالشو ببر زندگی من احمد...
ما را در سایت زندگی من احمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mylive-ahmada بازدید : 180 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 0:30

سلام برخلاف اون چیزی که به نظر اومد شعبه جدید خیلی خلوت هست البته شاید در اینده دیگه اینطوری نباشه می خواستم یه سر شعبه قبلی برم که نشد ولی تو روزهای اینده حتما میرم. تو هفته ای که فوتبال رفتم به ارنج یکی خورد تو صورتم که اولش گفتم دندونم شکست!!! که خداروشکـــر فقط لبم از داخل شکاف برداشت و دندونام چیزی نشد. لامصب هزینه های ترمیم دندون خیلی زیادهههه! دو سه هفته پیش هم که رفتم دکتر دندون گفت همگی سالم هستن. کلا سعی میکنم سالی 1 یا 2 سال یکبار چک اپ برم. خیلی از مریضی ها رو اگه به موقع متوجه بشیم راحت میشه جلوش رو گرفت.  دیشب خواهر و برادرم رو گفتم بیان خونه مون. تولد خودم و خواهرم اذر ماه هست و همینطوری دور هم بودیم. همه چی داره پشت سر هم گرون میشه و این نشون میده وضعیت ممکلت خیلی خرابه. خوب البته دخالت تو کشورهای دیگه هم هزینه داره و این هزینه رو باید ماها بپردازیم. متاسفانه ما هم با اینکه موافق این وضعیت نیستیم باید تاوان کسانی رو بدیم خواهان این وضعیت هستن. امروز به خوبی خوابیدم و عصر هم قوتبال میبینم هم بعدشم با رخش میرم چرخی بزنم. کلا تو طول هفته خونه واسه خودش استراحت میکنه. می خواستم امروز یکی رو بگم بیاد شیشه هاش رو دودی کنه که از پسرخالم پرسیدم خیلی گرون درمیومد حالا گذاشتم تو روزهای بعد تا از چندتا جا بپرسم قیمت ها چطورین. واسه شکایتی که کرده بودیم دادگاه واسه زندگی من احمد...
ما را در سایت زندگی من احمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mylive-ahmada بازدید : 181 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 0:30